!!
دلهره امتحان
زنگ آخر بود . از کلاس فرار کردم، از امتحان جبر!
در گوشه ای از حیاط ،خودم را گم و گور کردم. اما دلهره ی امتحان و جواب ندادن
به سوالات جبر و نمره صفر ..
اکنون چند سال از آن روز می گذرد اما باز هم دلهره ی امتحان جبر آن روز را با
خود دارم. به پسرم گفتم: «اگه بلد نیستی،اگه خواستی سر جلسه امتحان
حاضر نشی، اشکالی نداره، یه راست بیا خونه، توی حیاط مدرسه نمون،
یه وقت غصه نخوری بابا!»
پسرم با غرور در جوابم گفت: «نه بابا، مطمئن باش، با مجید، همکلاسیم،
قرار گذاشتیم که جواب سوالات رو به همدیگه برسونیم.»
حال چند ساعت از رفتن پسرم به مدرسه می گذرد اما دلهره ی جلسه ی امتحان
رهایم نمی کند
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط
:محسن | لينک ثابت
|جمعه 27 مرداد 1391برچسب:,
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
parya و
آدرس
parya70.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.